میدونی وقتی خدا داشت بدرقمون میکرد، چی گفت؟

گفت: جایی که داری میری غرورت رو میشکنن،

و به احساس پاکت سیلی میزنن...

نکنه ناراحت بشی.

من تو کوله پشتیت عشق گذاشتم، تا ببخشی...

خنده گذاشتم، تا بخندی...

اشک گذاشتم، تا گریه کنی...

و مرگ گذاشتم، تا بدونی دنیا ارزش بدی کردن رو نداره...

خوب بمان :)



تاريخ : 24 / 7 / 1393برچسب:جملات زیبا،معنی دار،عکس نوشته،خدا،عشق،اشک،مرگ،غرور, | 4:8 بعد از ظهر | نویسنده : بـــــــ♥ــــــاران |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
  • وی جی وای ام
  • امید